۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نوشته های سیما امیرخانی» ثبت شده است

دست از زنده بودن بردار و زندگی کن

سیما امیرخانی

 
دست از زنده بودن بردار و زندگی کن!
بخند، آن که مجال لبخند ندارد، هرگز مجال زندگی نخواهد یافت! بخند تا هوای تازه به ریه هایت تزریق کنی...
برقص، که با چرخش بدنت، عشق را به زمین می رسانی و با گامهای موزون ات، دنیای خاکستری را سبز میکنی...
عاشق شو، که بی عشق جهان تاریک است و بی رنگ! که بی عشق نگاهت نوری ندارد تا بپاشد بر تاریکی این حوالی! که اگر بی چیزترینی، اما صاحب قلب یک انسانی و گویی تمام دنیا دارایی توست...
عاشق شو، که حتی اگر نخندیدی و نرقصیدی، عشق راستین هم تو را به قهقهه و هم از شوق به پایکویی می اندازد...
  دست از زنده بودن بردار و عاشق شو تا زندگی کنی!

سیما امیرخانی

 

اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشته‌هاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!

  • نظرات [ ۰ ]
    • adieu

    مردها اصلا پیچیده نیستند

    سیما امیرخانی

     

    هر وقت به عنوان یک زن
    حس تردید آمد سراغت
    که ماندنت را میخواهد یا رفتنت
    آنوقت، حتما برو!
    مردان اگر زنی را بخواهند
    اجازه نمیدهد حتی یک لحظه
    زن برای ماندن دچار تردید شود
    مردی که تو را بخواهد
    محکم نگهت میدارد و دلت را قرص میکند
    مردها اصلا پیچیده نیستند...
    سیما امیرخانی

     

    اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشته‌هاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!

  • نظرات [ ۰ ]
    • adieu
    من کل آسمان تو را گشتم،
    دیریست، کفتران به تو مشغولند.