سحر رستگاری

 

میدانم خسته ای...
از اشک هایم، از حسادت هایم...
میدانم دیگر دلت با بغض هایم نمیلرزد...
میبینم گریه هایم برایت عادی شده...
میفهمم نگرانی هایم کلافه ات کرده...
من خوب میدانم مقصرِ این فاصله خودِ منم...
تو بیگناهی و اما
عشق شاید تنها گناه من است...
سحر رستگاری

 

اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشته‌هاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!