۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تکست های فاطمه جوادی» ثبت شده است

دوستی هایتان را به عشق نرسانید

فاطمه جوادی

 

دوستی هایتان را به عشق نرسانید !
به جایی که سلام دادنش ، سَر حالتان بیاورد و قربان صدقه های بی منظورش ، خاص شود برایتان...
به جایی که عقربه ها وقتی کنارش هستید ، برای گذشتن عجله داشته باشند و قهوه ها تلخ به نظرت نیایند...
دوستی هایتان را به جایی که یک روز حرف نزدن با او ، خُلقِتان را تنگ میکند و احوال پرسی نکردنش ، حالِ خوبتان را بَد میکند ، نرسانید!
دوست که بمانید ، لااقل کنارِ خودتان داریدش...
قدِ یک تبریکِ تولد ، قدِ یک گپ و چایِ عصرانه ، قدِ یک شب بخیر گفتن و عزیزم شنیدن از زبانش ، قدِ نعمتِ بودنش ...
به عشق که برسانیدش ، در حسرتِ دوباره شنیدنِ اسمتان از زبانش هم میمانید!
بقیه چیز ها که دیگر هیچ ...
فاطمه جوادی

 

اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشته‌هاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!

  • نظرات [ ۱ ]
    • adieu

    عادت میکنیم ولی به چه قیمتی؟

    فاطمه جوادی

     

    عادی میشه،عادت میکنی،
    به همه چیز ؛
    به نبودنا،
    عوض شدنا،
    جایِ خالیا،
    نخندیدنا،نخوابیدنا...
    ولی مهم اینه چه جور عادت میکنی...
    عادت میکنی بعد از هزار باری که صداش زدی و بعد یادت افتاده که دیگه نیست تا جوابتو بده...
    عادت میکنی بعد از دوستت دارمی که گفتی و بغض کردی از اینکه از لباش دوستت دارم در نیومده مثلِ قبل...
    عادت میکنی به صندلی خالی رو به روت، به شب بخیر نشنیدن، به فاصله بین انگشتات که خالیه...
    عادت میکنی به درد کردنِ خنده هات، به یادِ حرفاش افتادن وسطِ گریه و کشیده شدنِ لبات و بیشتر شدنِ اشکات...
    عادت میکنی به تا صبح زل زدن به سقف و مرور کردنِ همه چیز از اول و نفهمیدن اینکه چیشد که تهش اینجور شد...
    عادت میکنیم، ولی به چه قیمتی؟
    فاطمه جوادی

     

    اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشته‌هاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!

  • نظرات [ ۰ ]
    • adieu
    من کل آسمان تو را گشتم،
    دیریست، کفتران به تو مشغولند.