۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تکست های لیلا کردبچه» ثبت شده است

باورش سخت است

لیلا کردبچه 

باورش کمی سخت است
اما باور کن پدرانمان هم
تمام شب‌های مهتابی عاشق بودند
وقتی به دود سیگارشان خیره می‌شدند و باد
در پیراهن بلند زنی می‌وزید
که بهار نارنج می‌چید
و به مردی – که فرض کن برای تماشای بهار آمده – لبخند می‌زند
باورش سخت است
می‌دانم
اما بارها به ماه گفته‌ام طوری بتابد
که بغض، راه گلوی پنجره‌ای را نبندد
مخصوصاً اگر باد
خاطرۀ بلندِ پیراهنِ زنی را وزیده باشد
بارها گفته‌ام این شهر باغ ندارد
بهار ندارد
بهار نارنج ندارد
و آدم اگر دلش بگیرد
دردش را به کدام پنجره بگوید؟
که دهانش پیش هر غریبه‌ای باز نشود.
لیلا کردبچه

 

اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشته‌هاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!

  • نظرات [ ۰ ]
    • adieu

    من به تو مربوطم

    لیلا کردبچه  

    انگشتانم را
    چون خُرده‌های لانه‌ای از روی شانه‌هات می‌تکانی
    و پیداست
    که روزی با تماشای آسمان بی‌پرنده گریه خواهی کرد
    برای زنی که یک‌تنه می‌توانست
    غمگین‌ترین شهر جهان باشد
    و به اندازۀ تمام زنانی که دوستت داشته‌اند
    رنج بکشد
    من
    به تو مربوطم
    طوری‌که اندوه به شب
    طوری‌که صدای بنان به حاشیۀ غروب
    طوری‌که آن قناری زرد غمگین به شاملو
    بی‌آنکه هیچ‎‌کدام دلیل قانع‌کننده‌ای داشته باشیم

    من به تو مربوطم
    و تصورم این است که چیز زیادی نمی‌خواهم
    اگر بخش کوچکی از قلب تو را می‌خواهم
    و دقیقۀ کوتاهی از دست‌هایت را
    تا بعدها به دوستانم بگویم:
    روزی پوست من بسیار خوشبخت بوده است

    چه‌کار کنم؟
    که مثل یک گناهِ تازه دلپذیری
    و آدم نه می‌تواند از خیر تو بگذرد
    نه می‌تواند از شرّ تو بگذرد
    تو
    که سیگارت را در انبار باروت روشن کرده‌ای
    و می‌ترسی دود، دیدگانت را بیازارد!

    زن سرسختی بودم
    رویینه‌تنی که پیش از تو مرد نبرد بود
    و خنجر قَتّال شعر عاشقانۀ فارسی
    در مواجهه با قلبش کُند می‌شد
    سایه‌ای شدم
    جا‌مانده از پرنده‌ای رفته
    که سمت چپش مهربان‌تر است
    و روزهای ابری
    دست‌های تنهاتری دارد
    روزی
    با تماشای آسمان بی‌پرنده رنج خواهی کشید
    و برای چشمان زنی دلتنگ خواهی شد؛
    زنی که تمام ‌عمر چون فعلی اندوهگین
    خود را صرف گریه برای تو کرده بود
    بی‌آنکه پس از سال‌ها برای مربوط بودن به تو
    دلیل قانع‌کننده‌ای پیدا کرده باشد.
    لیلا کردبچه

     

    اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشته‌هاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!

  • نظرات [ ۰ ]
    • adieu
    من کل آسمان تو را گشتم،
    دیریست، کفتران به تو مشغولند.