زیباتر شدهام
از جوانیام
و رهاتر از هفت سالگیام
زبان آسمان و ابر را میفهمم
و نشانیها را
دوباره به یاد آوردهام
تو اما شبیهِ همان اولین رویایی
که دم صبح
از کاسه لعابی بالای بسترم
آب مینوشید
من ولی
هنوز میترسم
از هجوم این حال خوشِ بیدلیل
که در کوچه
نیلبک میزند
هروقت ترس و عشق
وفادارانه
به هم میآمیزند
من هزاربار
در آینه زیباتر میشوم
نیلوفر لاری پور
اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشتههاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!