دوستی هایتان را به عشق نرسانید

فاطمه جوادی

 

دوستی هایتان را به عشق نرسانید !
به جایی که سلام دادنش ، سَر حالتان بیاورد و قربان صدقه های بی منظورش ، خاص شود برایتان...
به جایی که عقربه ها وقتی کنارش هستید ، برای گذشتن عجله داشته باشند و قهوه ها تلخ به نظرت نیایند...
دوستی هایتان را به جایی که یک روز حرف نزدن با او ، خُلقِتان را تنگ میکند و احوال پرسی نکردنش ، حالِ خوبتان را بَد میکند ، نرسانید!
دوست که بمانید ، لااقل کنارِ خودتان داریدش...
قدِ یک تبریکِ تولد ، قدِ یک گپ و چایِ عصرانه ، قدِ یک شب بخیر گفتن و عزیزم شنیدن از زبانش ، قدِ نعمتِ بودنش ...
به عشق که برسانیدش ، در حسرتِ دوباره شنیدنِ اسمتان از زبانش هم میمانید!
بقیه چیز ها که دیگر هیچ ...
فاطمه جوادی

 

اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشته‌هاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!

  • نظرات [ ۱ ]
    • adieu

    عاشق شده ای

    مصطفی مستور

     

    می‌خواهی از نگاه کردن به او فرار کنی.
    پس سعی می‌کنی با ورق زدن
    کتاب توی دستت یا با کشیدن
    خطوط نامفهوم روی تکه‌ای کاغذ
    خودت را سرگرم کنی، اما نمی‌توانی.
    پرهیز از نگاه کردن به کسی،
    که شوق دیدنش کلافه ات کرده،
    تردید مبهمت را به یقینی روشن تبدیل می‌کند:
    عاشق شده ای ...
    مصطفی مستور

     

    اگر دست به قلم هستید و قصد به اشتراک گذاشتن نوشته‌هاتونُ دارید ما میتونیم کمکتون کنیم. فقط کافیه روی اینجا کلیک کنید!

  • نظرات [ ۰ ]
    • adieu
    من کل آسمان تو را گشتم،
    دیریست، کفتران به تو مشغولند.